[کتاب] – حکایت عشقی بیقاف بیشین بینقطه
کتابی با ۶ داستان کوتاه و ۶ پایان باز! خودم به شخصه از پایان باز داستانها چندان خوشحال نمیشوم؛ زیرا کتاب را تنها برای خواندن نمیخوانم! بلکه با کتاب و شخصیتهای داستان زندگی میکنم. به همین دلیل داستانهایی که نویسندگان انتهای آن را بدست خود خواننده میسپارند برایم جذاب نیستند. اما زیبایی داستانها در این کتاب چنین پایانی را پوشش داد!
بهترین داستان این کتاب با عنوان حکایت عشقی بیقاف بیشین بینقطه بود که مکالمه (چَت) دو نفر را به تصویر کشیده بود. که به حق بسیار زیبا و واقعی بود.
سلام خستهم. حسابی خستهم. انگار از سوم مهرماه تا حالا هزار کیلومتر راه رفتهم. انگار میلیونها کلمه حرف زدهم. دیشب با کفشهام خوابیدم. به خاطر تو!
+۱
دیدگاهتان را بنویسید